با گسترش اینترنت و گرایش روزافزون سرمایهگذاران بزرگ صنعت بازی به ساختن بازیهای آنلاین تعداد بازیهای دونفره یا چندنفرهی آفلاین در سالهای اخیر به طرز قابل ملاحظهای کاهش یافته و این در حالی است که بسیاری از بهترین تجربهها و خاطرات شیرین ما با چنین بازیهایی رقم خورده است. در این مقاله سعی داریم فهرستی از بازیهای دو/چندنفرهی آفلاین غیرورزشی (یعنی غیر از بازیهای ورزشی مثل فوتبال، اتومبیلرانی و مبارزهای) که در چند سال اخیر منتشر شدهاند معرفی کنیم، بازیهایی که خاطرات عناوین قدیمی و پرطرفدار در سبکهایی مثل «بکش و بدو» (Run and Gun) و سکوبازی را زنده کرده یا شکلهای جدیدی از همکاری دونفرهی آفلاین را معرفی میکنند. امید است با انتشار تعداد بیشتری از این بازیها و توجه بیشتر به آنها، حداقل از سوی استودیوهای مستقل، یکی از مهمترین کارکردهای رسانهی ویدئوگیم، یعنی نزدیک کردن آدمها به یکدیگر و ساختن تجربههای مشترک، حضوری پررنگتر و گستردهتر در دنیای بزرگ بازی بییابد. در ادامه با آخرین مقالات و فهرست هفت بازی دونفرهی آفلاین غیرورزشی همراه ویتامین گیم باشید.
توجه: هر بازی ارزشهای خودش را دارد و ترتیب عناوین این مقاله صرفاً بر اساس حروف الفبا است. اکثر عناوین این فهرست بازیهایی هستند که نویسندههای این مقاله به صورت دونفره تجربهشان کردهاند. متن و مقدمهی ذیل A Way Out نوشتهی دوستم علی فتحآبادی است.

A Way Out
تجربههای گیمی دونفره هویت و احساسی مخصوص در خودشان دارند که به آنها معنا و عمق بیشتری میبخشد. واقعیترند و بیشتر به زندگی شبیهاند، از تجربهی انتزاعی و مصنوعی صرف مخاطب با تلویزیون فراتر میروند در شکلی دیگر، افراد را به خود سرگرم میسازند.
اگر بازیهای تکنفره تلاششان ساخت کاخی بر آگاهی ذهن مخاطب و درگیر کردن تمامجانبهشان است، آثار دونفره راهی دیگر را بر میگزینند. نقطهی تمرکزشان را از یک، به دو فرد و یا حتی بیشتر افزایش میدهند. با این رخداد، طبیعتاً چندان خبری از تمرکز کامل مخاطب بر محصول نیست و در عوضش، چیزی دیگر جایش را گرفته، عنصری بس انسانی و از جنس زندگی به جایش آمده و لایهای دیگر از سرگرمی و درگیرکنندگی را ایجاد کرده؛ تعامل. تک عنصر حیاتی تمامی آثار مبتنی بر همکاری دونفره که همه چیز حول محور آن شکل میگیرد. طعنه و نیش کنایه زدن، فریاد کشیدن، خندیدن، مسخره کردن، لذت بردن و این برخورد دو تایی با موضوعی واحد است که تفاوت بازیهای دونفره را ایجاد میکند.
یک محصول است و به جای یک آگاهی که نظارهگرش باشد، دو ذهن است که با هم درحال تجربهشان هستند. با هم حلاجیاش میکنند و در رفتاری کاملاً انسانی آن را به کمال میرسانند.
بخش بسیار شیرینی از تجربهی گیمری من نیز اختصاص به همین تجربههای دو نفره دارد. تجربههایی که به طور خاص اختصاص به برادرم دارد و آثار متنوعی که طی سالها روی کنسولهای مختلف با هم تجربه کردیم، خاطرات مشترکی که به ثبت رساندیم و خنده و ناراحتیهایی که روانهی احساسات یکدیگر ساختیم. از Bonanza Bros و Golden Axe گرفته تا «رِیمن» و بخش زامبی «ندای وظیفه» و کشتی کج و «راکت لیگ». سالهای مختلف، سطح شعور و آگاهی مختلف و خاطرات گوناگونی که آمدند و شروع به تعریف کردن ما کردند.
دقیقاً به همین دلایل بالاست که A Way Out را دوست داشتم. تک تک لحظاتش جدا از زیباییهای هنری و بصریاش، در کنار ضعفهای ریز و درشتش، برایم یادآور سالهای شیرینی بود که ندانسته جای بزرگ و شیرینی در دل و خاطراتم باز کردند. محصولاتی که در لحظه دو فرد را درگیر خویش میسازند و تعامل و کلکل این دو فرد خود بخشی از هویت و چیستی محصول است. از میان این بحثها و خندهها است که احساس شکوفا میشود و تجربهای از جنس زندگی خودش را نمایان میسازد.
A Way Out بازی کاملی نیست، مشکلات مختلفی دارد که از بدل شدنش به عنوانی بینقص جلوگیری میکند، ولی به دل مینشیند، تجربهی دو نفرهاش دوستداشتنی است و همین که بعد از مدتها من و برادرم را مثل دوران سادهی گذشته درگیر بحث و جدلهای کودکانه سر انتخاب مسیر و این که کی اول فلان کار را انجام دهد و بهمان را، یعنی کارش را دست انجام داده و توانسته شوری در بازار خلوت بازیهای دونفره ایجاد کند.

Cuphead
چندی پیش فرصتی یافتم تا نقاشیهای رنگارنگ به سبک کارتونهای اولیهی دههی ۱۹۳۰ دیزنی، طنین پیانو و جلوههای صوتی قدیمی را این بار با شخصیتهای دوستداشتنی کلهفنجانی تجربه کنم. این بازی وفادارانه نمایشهای کارتونی اولیه را بازسازی کرده است و از کوچکترین جزئیات آن (مثلاً خط و خشهای نمایش اسلاید، صداهای گرفته و خشدار، انحرافهای رنگی پروجکشنها و غیره) نمیگذرد، فضایی پر از نستالژی! بودن در این حال و هوا به خودی خود لذتبخش است، امّا قرار نیست روند بازی هم به راحتی تماشای تصاویر دلپذیرش باشد. کلهفنجانی یکی از سختترین بازیهای سالهای اخیر بود. شاید این موضوع را وقتی درک کنید که به کازینوی بازی (غول آخر، و یکی از جالبترین طراحیهای غولآخر در بازیهای رایانهای) میرسید و وقتی عزم مبارزه با آن را دارید متوجه میشوید اجازهی ورود به آنجا را ندارید! تنها زمانی به کازینو راه داده میشوید که بتوانید همهی مراحل بازی را با دشوارترین درجهی سختی آن (یعنی درجه سختی «عادی»!) طی کنید. کلهفنجانی با بهکارگیری پایهترین عناصر گیمپلی بازیهای سبک Run and Gun (سکوبازی، تیرزدن و جاخالی دادن) یکی از پرچالشترین بازیهای سالهای اخیر را شکل داده است. و چه خوب که توانستم این بازی دشوار و پر از نستالژی را دونفره تجربه کنم. البته قرار نیست در حالت دونفرهی این بازی کارتان راحتتر شود، چرا که در این حالت چالشها بیشتر خواهند بود و غولها سرسختتر از گذشته. در واقع آن قدر سخت که این دو نفر میتوانند مهارتشان را به رخ هم بکشند. یکی از جنبههای جالب حالت دونفرهی بازی این است که هر بازیکن میتواند با بازگرداندن روح درحالعروج بازیکن شکستخورده او را از مرگ نجات دهد و به بازی بازگرداند و بعد به او بگوید «دیدی دوباره نجاتت دادم!» تجربهی دونفرهی اولین محصول استودیوی مستقل کانادایی StudioMDHR (که با هر بار توقف بازی میتوان نام آن را با کپیرایت سال ۱۹۳۰ در منوی بازی دید!) یکی از لذتبخشترین و بهیادماندنیترین تجربههای سالهای اخیرم بود. Cuphead ما را پای نمایشی کارتونی مینشاند و، همچون یکی از مراحل این بازی، نبرد شما با دشمنان را در قالب نمایشی موزیکال به صحنه میآورد، نمایشی که خود آن را بازی میکنید و، مهم آن که، به عنوان تماشاگر و بازیگر این نمایش در کنار دوستتان اوقات کاملاً خوشی خواهید داشت—بارها و بارها این نمایش را اجرا خواهید کرد!

DERU: the Art of Cooperation
اگر چه یک روی گسترش اینترنت خروج سرمایهگذاران بزرگ صنعت بازی از حوزهی بازیهای دونفرهی آفلاین و تمرکزشان روی شبکهی آنلاین بوده اما همچنین این شرایط به بازیسازان مستقل کمک کرده است تا راحتتر بازیهای خود را بسازند و منتشر کنند، طوری که اکنون بخش عمدهای از بازیهای دونفرهی غیرورزشی ساختهی این استودیوهای مستقل و کوچک هستند. استودیو مستقل سوئیسی Ink Kit در اولین پروژهی بازیسازی خود با بهکارگیری فضایی مینیمال و انتزاعی کاری را انجام داده است که این روزها کمتر میتوان نمونهی آن را پیدا کرد: تلفیق معما (pure puzzle) با همکاری دونفره، و قرار دادن اولویت همکاری دونفره در یک بازی معمایی. DERU: the Art of Cooperation، همان طور که از نامش پیدا است، از همان اول با هدف همکاری دونفره ساخته شده است (البته میتوان تکنفره هم آن را بازی کرد). در این بازی دو بازیکن وظیفه دارند با همکاری و همفکری یکدیگر دو شکل هندسی را به نقاط خاصی از صفحه برسانند که در این راه با دهها چالش فکری خوب روبرو خواهند شد. اگر چه معماهای بازی DERU پرچالشترین معماهایی نبودهاند که تجربه کردم اما بد هم نیستند، به ویژه وقتی دونفره تجربه میشوند. و باید بگویم که بازیهای اینشکلی اگر نگوییم نایاب، بسیار کمیاب هستند، پس کسانی که به بازیهای معمایی علاقه دارند یا میخواهند تجربهای متفاوت در کنار دوستشان داشته باشند، بهتر است فرصت تجربهی DERU را غنیمت بشمرند!

Guacamelee! 2
گرما و موسیقی مکزیک رنگارنگ، سکوبازیهای پرچالش و کلی دشمن ریز و درشت. Guacamelee! 2 پنج سال پس از انتشار نسخهی جذاب اول این سری (زمان زیادی به نظر میرسد!) با سکوبازیهای بیشتر و بسیار پرچالشتری برگشته است. وقت آن رسیده که با دوستانتان همراه شوید و دمار از کلی موجود عجیب و غریب مکزیکی در بیآورید! داستان Guacamelee! 2 هفت سال پس از وقایع بازی اول رخ میدهد و پس از حدود بیست دقیقه مقدمهی بازی به صورت تکنفره و گذاشتن ماسک مبارزه روی صورت خوئان (Juan)، زمانی که رسماً گیمپلی اصلی بازی شروع میشود، بازیکنهای دیگر میتوانند به صورت کوآپ به او ملحق شوند و با کمک هم مکزیوِرس (Mexiverse) را از نابودی نجات دهند. سکوبازیهای بازی و به ویژه مراحل اختیاری مربوط به صندوقچهها چالشهای خیلی بالایی دارند. کدامتان میتوانید از پسش برآیید؟ شما یا دوستتان!؟ مبارزات شلوغ به سبک beat ’em up لذتبخش هستند و مشت و لگد زدن به کلی موجود رنگارنگ و اجرای فنون کشتی و پرتابی روی آنها، به ویژه ضربات سریع و بیرحمانه با مرغ بیاعصاب که این بار خطرناکتر از هر زمان دیگری شده است و گهگاه به خروس (بخوانید تانک) نابودگر تبدیل میشود، هیجانانگیز است! اگر چالش بالایی در سکوبازی میخواهید و از ناکار کردن کلی دشمن با مشت و لگد و پرتاب آنها به این سو و آن سو در کنار دوستانتان لذت میبرید پس باید Guacamelee! 2را حتماً تجربه کنید!

Guns, Gore & Cannoli
در دوران بچگیام، در نسل پنجم دستگاههای بازی و شاید نسل طلایی بازیهای دونفره، زمانی که بازیهای سهبعدی تازه داشتند پا میگرفتند و اینترنت هنوز به خانهها رخنه نکرده بود، وقتی به کلوبهای بازی سر میزدم (آن زمان اکثراً دستگاههای PS1 کرایه میدادند)، در کنار بازیهایی مثل فوتبال، Crash CTR و فایتینگهایی مثل Tekken، یک بازی دوبعدی هم محبوبیت بسیار بالایی داشت که آن را «سرباز کوچولو» صدا میزنند. مجموعهی Metal Slug، که ریشههایی قدیمیتر از این دوران دارد، از پیشتازان و سرگرمکنندهترین بازیهای سبک Gun and Run بود و پس از آن به ندرت عنوانی دونفره به سرگرمکنندگی این بازی پیدا شد. در این سبک تنها دو کار لازم بود بکنید: به سمت راست بروید و هر مانعی که پیش رویتان قرار میگیرد را پشت سر بگذارید و از بین ببرید. این یعنی کشتن بینهایت موجود ریز و درشت! مدتی پیش موفق شدم بازی Guns, Gore & Cannoli را تجربه کنم تا این بار با تم گانگستری اوایل قرن بیستمی و درگیری با کلی زامبی و دشمن دیوانه و عاقل با انواع و اقسام سلاح این خلاء چندین و چند ساله را پر کنم.
داستان گانگستری Vinnie Cannoli و دوستانش در بحبوحهی ممنوعیت فروش الکل در آمریکای دههی ۱۹۲۰ و شهر پر از زامبیِ احتمالاً الکلی (نباید توقع داستانی عمیقتر از Metal Slug را داشته باشید!) بهانهای میشود تا با دوستانتان با ارتشی از زامبیها و کلی موجود عجیب و غریب و آدمهای خلافکار روبرو شوید و دمار از روزگارشان در بی آورید پیش از آن که آنها دمار از روزگارتان در بیآورند! Guns, Gore & Cannoli پس از پایان بخش داستانی با بخش Versus Mode و مبارزهی رودررو با پشتیبانی تا چهار بازیکن همچنان میتواند تا ساعتها شما و دوستانتان را سرگرم نگه دارد. آیا برای کلکل آمادهاید!؟

Overcooked 2
آماده باشید که Overcooked 2 پرچالشتر و سرگرمکنندهتر از قبل برگشته! گیمپلی بازی بر پایهی ساختار بسیار سرگرمکنندهی نسخهی اول (مدیریت آشپزخانه از نقطهی دید ایزومتریک) گامی رو به جلو برداشته و در جهت تجربهی هر چه بهتر بازی برخی مشکلات را برطرف کرده است. سازوکارهای جدید و مراحل پرچالشتری انتظارتان را میکشند و همان طور که دوستم محمدحسن بطحایی در نقد این بازی عنوان کرده است «اورکوکد ۲ با مهارت کامل تمام نبوغ طراحی مراحل در نسخهی اول را یک پله جلوتر میبرد و برای متنوعتر شدن این کار به مکانیکهای سابق گیمپلی خود یک پیچش ساده ولی تاثیرگذار اضافه میکند؛ پرتاب کردن! […] موضوعی که مثل همهی دیگر المانهای گیمپلی مجموعه ساده است ولی سازندگان با چنان مهارتی از آن استفاده کردهاند که باعث تحسینتان میشود.» اگر چه در نسخهی دوم بازی قابلیت بازی آنلاین هم اضافه شده است اما این بازی همچنان یک تجربهی کوآپ آفلاین تمامعیار نیز هست (و واقعاً چه چیزی میتواند جای تجربهی بازی در کنار یکدیگر، هیجان، شوخیها و کلکلهای آن را بگیرد!). پس در کنار دوستانتان بنشیند و یکی از بهترین کوآپهای عرضه شدهی امسال را تجربه کنید!

Rayman Legends
مجموعه بازیهای سکوبازی سایداسکرولینگ «رِیمن» (Rayman) از سال ۱۹۹۵ با نسل پنجم دستگاههای بازی (Atari Jaguar، PlayStation، Sega Saturn و غیره) جهانی رنگارنگ و بسیار بامزه را به ویتامین گیمهای ویدئویی معرفی کردند. Rayman Legends (2013) پنجمین عنوان از مجموعهی رِیمن و ادامهای است بر بازی Rayman Origins (2011) که آخرین نسخهی آن برای کنسول Nintendo Switch در سال ۲۰۱۷ با عنوان Rayman Legends Definitive Edition منتشر شد. دنبالهی رِیمن شاید از معدود بقایای باقیمانده از بازیهای سبک کوآپ آفلاین در دههی ۲۰۱۰ است که توسط ناشری بزرگ مثل Ubisoft منتشر میشود. شما در آخرین نسخهی این بازی بر پایهی گیمپلی همیشگی سری رِیمن محتویات بیشتری خواهید داشت. همراه دوستانتان میتوانید مراحل داستانی را طی کنید و با کلی سکوبازی جذاب از تماشای محیطهای کارتونی رنگارنگ و باکیفیت لذت ببرید. زیرآب شنا کنید، غولهای بزرگ بامزه را شکست دهید، در speed-run های ریتمیک خود را به چالش بکشید و گاهی هم در میان راه به هم مشت بزنید! امکانات رقابت چندنفرهی بیشتری به آخرین نسخهی این بازی اضافه شده است، مثلاً نوعی بازی فوتبالی با نام Kung Foot که تا چهار نفر میتوانند در آن شرکت داشته باشند با مشت و لگد توپ فوتبال را روانهی دروازهی حریف کنند. اگر میخواهید با دوستانتان اوقات بسیار خوش و پرخندهای داشته باشید و هنوز موفق به تجربهی آخرین نسخهی رِیمن نشدهاید، اکنون بهترین موقع است!